دکتر اسدالله نقدی در یادداشتی تاکید کرد: تئوری سد شکسته، پرهیز از هراس اجتماعی و کروناویروس - معاونت دانشجویی
دکتر اسدالله نقدی در یادداشتی تاکید کرد:
تئوری سد شکسته، پرهیز از هراس اجتماعی و کروناویروس
دکتر اسدالله نقدی جامعهشناس و معاون دانشجویی دانشگاه بوعلیسینا در یادداشتی تاکید کرد: باید تلاش کنیم شیپورچی بیسواد بهداشت و انتشار اخبار ضد و نقیض غیرموثق نباشیم و کرونا کرونا کردن از سپیده دم تا شامگاه همه کاربران شبکههای اجتماعی و بازنشر بدون سند و مدرک و مرجع معتبر میتواند ما را شبیه داستان سد شکسته نماید؛ ما بنی آدمیم و اعضای یک پیکرند
دکتر اسدالله نقدی جامعهشناس و معاون دانشجویی دانشگاه بوعلیسینا در یادداشتی نوشت: مساله بلایا، اعم از طبیعی و یا انسانی، از سپیدهدم تاریخ با ابنا بشر همراه بوده و در تاریخ کشورها نیز همهگیریها و سوانح غیرمترقبه بزرگی ثبت شده است. اما مواجهه جوامع و فرهنگها با بلایا بسیار متفاوت است، همانطور که برخورد با غم و اندوه از دست دادن عزیزان و ثروت و سرمایه نیز از تفاوت زیادی برخوردار است.
در جریان کروناویروس و قرنطینه شهر ووهان چین، مردم از پنجره خانههای خود سر بیرون آورده و خطاب به همسایهها داد میزدند "روغناش را زیاد کن"؛ این ضربالمثل معنای طاقت بیار و امید داشتهباش در فرهنگ چینی است.
در جریان کروناویروس و قرنطینه شهر ووهان چین، مردم از پنجره خانههای خود سر بیرون آورده و خطاب به همسایهها داد میزدند "روغناش را زیاد کن"؛ این ضربالمثل معنای طاقت بیار و امید داشتهباش در فرهنگ چینی است.
مساله تابآوری اجتماعی و روانی در برابر بلایا و شرایط بحرانی امر بسیار حیاتی است. در تجربه سونامی ژاپن نیز مردم با مصرف عقلانی و درک متقابل شرایط از هجوم به فروشگاهها خودداری و با احساس مسوولیت رفتار کردند؛ بنابراین میتوان گفت که اعتماد کامل به نهادهای مدیریتی و اجرایی حاصل از تجربه تاریخی و شفافیت و صداقت در موارد پیشین موجب آسیبپذیری کمتر و مصونیت و دوام اجتماعی بیشتر در برابر سوانح و مقابله با مخاطرات ناشی از فاجعه شده است. این موارد بیانگر درس بزرگی از تاثیر همبستگی اجتماعی و انسجام بر کاهش آلام و حتی درمان بیماریها و ترمیم خرابیهای اقتصادی و اجتماعی در نظم و نظامات جامعه است که آزموده شده است.
همچنین تجربه همدلی اجتماعی در زمان جنگ تحمیلی در ایران ما هم یک مثال از تقسیم فشار و کمبود و مضیقه و سهیمشدن ملی در دفاع از کشور و کنارآمدن با سختیها و انسجام و وحدت و همدلی در تاریخ ایران ثبت شده است.
در جامعه جدید بهعنوان پیامدهای مدرنیته و به تعبیر «گیدنز» و «الریش» یک مخاطرات مدرن و نوظهوری هم دارد. فضای مجازی و عصر دیجیتالیزه شده و ظهور جامعه شبکهای، سرعت انتشار اخبار، بهخصوص اخبار بیسند و البته آگاهسازی درست و استفاده بهجا از شبکههای مجازی همزمان مسئله فجایع اجتماعی و طبیعی را وارد فاز جدیدی کرده است.
مساله اعتماد به رسانهها و مراجع و منابع خبری در شرایط بحرانی امر خطیری است که عملکرد گذشته این منابع در این اعتماد مهم است.
اما در مورد ویروس کرونا انتشار فراگیر از هفتهها قبل در فضای مجازی توسط همگان سبب ایجاد نوعی "هراس جمعی" نسبت به این بیماری شده است.
تکرار بیوقفه یک امر هراسانگیز به ایجاد ترس و نه الزاما شناخت و آگاهی نسبت به پدیده میشود که در صورت سرایت به نوعی آسیبپذیری روانی و اجتماعی جامعه و بهخصوص مبتلایان میشود.
هرچند در مورد کرونا جای هیچ قصور و سهلانگاری نیست، اما برخی پرداختنها به داستان کرونا فارغ از ابعاد بهداشتی و پزشکی که متخصصان مربوطه به آن میپردازند بیشباهت به داستان دروغگویی که خواست مردم یک شهر را بترساند نیست؛ میگویند روزی کسی وارد شهری شد که در بالادست آن سد بزرگی بود و شایعه کرد سد شکسته و بهزودی شهر را غرق خواهد کرد. مردم شروع به فرار از شهر کردند و شایعهساز شاهد فرار مردم بود و مردم آنقدر فرار کردند که سر آخر خود آن فرد هم گفت شاید اصلا درسته و واقعا شکسته و خود نیز پا به فرار گذاشت.
بدون کاستن از عظمت این بلا و بیماری و ارزش جان تک تک شهروندان که باید نهایت تلاش مدیریتی و سازماندهی امکانات و پیشگیری و درمان با بالاترین فوریتها توسط نهادهای مسوول باشد و قصور و کوتاهی نابخشودنی است و با ادای احترام به کادر درمانی درگیر مداوا و مدیریت این بحران، اما باید دقت کنیم، بهویژه افراد و شهروندان عادی و بدون اطلاعات فنی و یا رسانهای کافی از ورود و صرف وقت نالازم به داستان ما و کرونا، که گاه شبیه شایعه سد شکسته شده است و برخی آنقدر تکرار میکنند که خودشان هم دروغها را باور میکنند، بپرهیزیم.
دراین زمانه پر از هیاهو گروهی دنبال احتکارند و سودجویی و کسانی نیز هستند که دنبال خدمت صادقانه و خیرخواهانه، برخی دنبال خرافه و گزافه و جماعتی در تلاش و تنگنای معیشت و گذران امورات و بعضی همه چیز حواله دیگرانی هم بد و بدخواه و توطئه طبق معمول میدهند و البته جمعی سردرگریبان عبور خواهیم کرد و این نیز بگذرد و روسیاهی به زغال و محتکران و پنهانکاران خواهد ماند. ققنوس ایران از خاکستر هزارهها سربرآورده و جوانه زده و، چون جویبار جاری شده و خواهد شد. پس مواظب سرمایه اجتماعی و انسجام ملی و فردای همجواریها و بازگشت توام با "تابآور" به شرایط پیشاکرونا یا آماده شدن جامعه و نظام اجرایی برای زیستن و حیات در دوران "پسا کرونا" باشیم.
اتفاق دیگر توجه به رمانهایی است که محتوای پیشگویانه شبیه این روزها دارند. مانند کتاب «چشمان تاریکی» و فیلمهای علمی تخیلی مرور دوباره میشوند و گاه برخی دینباوران و منتقدان، کروناییشدن عالم را نشانه نزدیکشدن به شرایط آخرالزمانی را یادآور میشوند.
برای دیگرانی هم که در وضعیت بحرانی تلاش میکنند از مهر و نوعدوستی و فداکاری و ایثار و عشق ورزی سخن میگویند همانند آن ابزار و یراق فروشی ماسک رایگان توزیع میکنند و پزشکی که چند شب دخترش را ندیده است، این روزها میشود یادآور «عشق در سالهای وبا»، اثر «گابریل گارسیا مارکز» که شباهت اسمی زیادی هم عنوان رمان (کرولا) به ویروس کرونا دارد.
پس ضمن حفظ خونسردی و مطالبه حفاظت از سلامت مردم توسط نظام بهداشت و درمان باید تلاش کنیم شیپورچی بیسواد بهداشت و انتشار اخبار ضد و نقیض غیرموثق نباشیم و کرونا کرونا کردن از سپیده دم تا شامگاه همه کاربران شبکههای اجتماعی و بازنشر بدونسند و مدرک و مرجع معتبر میتواند ما را شبیه داستان سد شکسته نماید؛ ما بنی آدمیم و اعضای یک پیکر.
سخن آخر اینکه، این نقد نافی ضرورت اطلاعرسانی شفاف و مسوولانه نظام بهداشتی و درمانی کشور با درایت و صداقت نیست و نکته مهم دیگر کمک به ترمیم بیاعتمادیها و کمشدن روحیه نومیدی که مستلزم تلاش صادقانه، سخن گفتن از دل و احترام به شعور همگانی و جلب مشارکت مردمی و گوش دادن به توصیههای مراجع دارای صلاحیت تخصصی و همزمان از سمت ما مردم همکاری و همیاری و احساس و عمل به مسولیت شهروندی است.